شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

اهم اهم

خواستم بگم من هنوزم ندام 


با این که نمینویسم ، با این که نمیخونم ولی بازم همون ندای قبلم و این که به زودی برمیگردم

نظرات 7 + ارسال نظر
طراوت پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 11:05 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com


ایشالله.
ببینمت خواهر

فدای مهربونیت:-*

Haamed جمعه 2 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 08:58 ق.ظ http://www.temperance.blogsky.com

باش و بنویس.

چشم

بهزاد شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 02:31 ب.ظ

به یادت هستیم

محمد مهدی یکشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 05:02 ب.ظ http://kodak2.blogfa.com/

سلام شعر قشنگیه لینکی یه سر بزن

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:03 ق.ظ

منم منتظر موندم .. نموند... شعر براش گفتم ...نموند ... اشک براش ریختم ... نموند... غصه خوردم ... نموند ... امروز بغض سنگینی گلوم را فشار میداد ... رسیدم به شعرای تو ... اینقدر گریه کردم که نفسم بند اومد... اروم که شدم رفتم سراغ بقیه مطالبت ... وقتی به قسمتی که از پدرت نوشته بودی رسیدم آتش گرفتم .... به پهنای صورت اشک میریختم ... آخه منم پدرم را نه در سن تو بلکه در ابتدای راه زندگی ام دست داده ام ... همیشه بیاد نبودنش بودم ولی این بار ... حرفای تو یه جوری دیگه ای منو یاد اون انداخت ... همون بهتر که تنها باشیم و کسی نباشه تا بخواد بعدا تنهامون بزاره... همون بهتر که بمیریم از بی عشقی تا کسی عشقمون و احساسمون را به بازی بگیره ... به خدا دیگه تره هم خرد نمی کنند برای قلب عاشق... برای احساس هایی که از دل برخواسته باشه... خداییش همه وجودم اون بود ... مثه یه خودکاری که خیلی دوستش داری ولی مرکبش تموم بشه ... همونطوری انداختم کنار و گفت روزای خوبی باهات داشتم ... غریبه ببخشید باهات درد دل کردم ... ببخشید از غربت نگاهم در شهر امروزی تنهایی گفتم ... ببخشید ولی امروز شونه ات مرهم هق هق های من شد... عادت کرده بود سکوت را ... امروز کلام زیبای تو بغضم را ترکاند... شاد باشی و سر بلند....تنهایی میسوزم...میسوزم .میسوزم..

ایشالا یه روزی بتونم بخندونمت :)

آری دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:50 ق.ظ http://ary-f.blogfa.com/

منم هنوز همون آریم از نوع تنبلش.سرت سلامت دلم واست تنگ شده حسابی

الاهی من به فدات :*

پری چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 07:07 ب.ظ http://PARVIN8AZAR.BLOGFA.COM

هممممممممممممه چی و خوندم...ندا چقد قشنگ می نویسی دختر
دوساعته نشستم هی گریه و هی لبخند...
با نوشته هات

محبت داری:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد