ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وقتی حلقه نشان را دستم ندیدی!
اما
تو هنوز نمیدانی
نشان عشق برای من
حلقه ی دستان توست
که به دورم میپیچید!
لبانت خیانت کرد
به من
به عشقم
به بوسه هایم
اما ؛من جشن گرفتم
خوشبختی ات کنار دیگری را
از تو گذشتن
برای من ساده نبود
اما گذشتم
بخشیدنت
آسان نبود
اما بخشیدمت
من گذشتم
از تو و از گناهت
و دعا کردم برای او
که مبادا
خیانت عادت لب هایت شود !
نباید شعر میگفتم
برای روز میلادت
برای اولین دیدار
برای شوق لب هایت
نباید شعر میگفتم
از آن لبخند جادویی
ازآن برق هوس انگیز
که می آمد ز چشمانت
نباید شعر میگفتم
برای بوسه اول
برای داغ آن آغوش
برای داشتنت هر روز
ولی من مرگ را گفتم
برای آخر عشقم
همان وقتی که عریان شد
همه احساس من در شعر
نباید شعر میگفتم
ولی من شعر را گفتم
به دیوار کوبیدم
عشق قاب گرفته ام را
تو نگاهش کردی
تحسینش کردی
حسرت خوردی
+ کاش واقعی بود
و گذشتی از کنارش
بی آنکه بفهمی
این قاب خاک گرفته
حس ناب من به توست !
عمو عاشق نبود ،
اما زن عمو زیبا بود
چشمان زن عمو غم داشت
عمو دوستش نداشت
زن عمو مادر شد
عمو عاشق شد
اما
زن عمو غمگین تر شد
آخر عمو عاشق فرزند شد
--
این شعر صرفا بازی با لغات بود ه و ارزش دیگه ای نداره