شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

قهر

تمام شد،
تمام آنچه میان ما بود!

تو آنجا ایستاده ای!
روبه روی من
با لبخندی بر لبت

من ،
حلقه اشک در چشمانم
قلبم پر از درد؛پر از ترک!

بارها قلبم را شکستی،
هر بار لبخند زدم و گذشتم
اما،
این بار فرصتی برای بخشش نیست!
من غرق دردم
تو خنده بر لب
مست از قدرت
غرق در لذت شکستن قلبم!!

تو فریاد زدی !
من،
مرگ را تجربه کردم

تمام شد
تمام آنچه میان ما بود
با مرگ من
نظرات 4 + ارسال نظر
داود سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ب.ظ

نمیدو نم چرا اینقدر سروده هاتون لحن حزن انگیز داره.البته خب شاید سبک شخصی شعر شما ایجاب میکنه گرچه باید بگم بسیار خوب ازپس موسیقی کلام بر اومدین و موسیقی کلام با درون مایه شعر هماهنگی کامل داره.

ستاره سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:56 ب.ظ

مرسی کاشکی ایمیل تونو میزاشتین که بتونم بیشتر از راهنمایی هاتون استفاده کنم.

میلاد یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 ق.ظ

به نظرم خیلی پر معنا بود.. همین..

حسن دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ب.ظ

مرسی ... خیلی غمناکه ... نا امیدی می باره از شعر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد