شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

بانوی تو

آرزوی  ساده ای دارم ،هر صبح با بوسه بیدارت کنم ، چای دم کنم ،نان تازه بگیرم  ،میز صبحانه بچینم و  با شوق به تماشایت بشینم .گاهی با لبخند نگاهم کنی و من لبخند هایت را پس انداز کنم برای ساعت های نبودنت و با بوسه بدرقه ات کنم و تا شب یاد لبخند را به ارامی خرج کنم .

 شب که میشود پر بکشم برای آغوشت و تو باز هم لبخند و بوسه مهمانم کنی . ارزویم همین است ؛این که بانوی خانه ات باشم.

بعد از چند ماه ، از بیرون اومدن از محل کار قبلیم، یه کار حسابداری دیگه پیدا کردم ، درسته تو این مدت بیکار نبودم اما خو چون از کار مالی دور بودم ناراحت بودم و عصبی ، ولی الان خیلی خوبم ، خیلی :)


محل کار جدیدم و ادمهاشو خیلی دوس دارم ، خلاصه اش که امروز با این که روز اول کارم بود تو اینجا ولی میدونم که قراره روزای خوبی رو اینجا داشته باشم :)

چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامِ!

از قدیم گفتن چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامِ !

عاقا شمایی که دوستای خوبی مثه ما دارید که میتونید برای کارای تبلیغاتی و طراحیتون بهشون سر بزنید ، برا چی پیش غریبه برید ؟

میتونیم از برای شما طراحی وبسایتتون ،ست اداری( سربرگ،کارت ویزیت،پاکت نامه و ...)،  کاتالوگ محصولاتتون، عکاسی صنعتی و کلی کارای دیگه رو انجام بدیم، خو شما چرا میرید پیش غریبه ؟ بیاید پیش خودمون :) 


لدفن، حتمن یه سری به سایت گروه پیکسل بزنید.


در ضمن  اگه خودتون لازم ندارید ؛ دوستا و دوروبریا  و فک و فامیل که دارن؛ یادتون نره مارو بهشون معرفی کنید.



غیر ممکن را ممکن کن !

ساعت سه و چهل و پنج دقیقه بامداد روز سوم مردادِ و من هنوز بیدارم.مثل شبای قبل بغض دارم و به شما فکر میکنم.

بی خوابم ؛ با اینکه  همه یه جورایی از زنده بودن شما نا امید شدن ، من هنوز نتونستم به خودم بقبولونم که دیگه برگشتی برای شما نیست.دوست دارم یهو نصفه شب برسید به کمپ و همه رو غافل گیر کنید؛ دوست دارم تنهایی و بدون کمک از پس این کوهستان بر اومده باشید. 

تصور این که بدن بی جونتون بین برفا افتاده باشه ، برام قابل تحمل نیست، دوست ندارم حتی بهش فکر کنم. 

آیدین ، پویا و مجتبای عزیز ، هنوزم امید دارم ؛ هنوزم امیدوارم که پایان داستان شما خوش تموم شه ؛ هنوزم نتونستم به خودم بقبولونم K3 بتونه قهرمانایی مثل شمارو زمین گیر کنه ؛کنار اراده ی شما برودپیک با همه بزرگیاش یه نقطه بیشتر نیست؛ نمیتونم تصور کنم این نقطه بتونه قهرمانای من و شکست بده. 

خواهش میکنم بیاید و به همه ثابت کنید ؛ گاهی میشه غیرممکن هم ممکن باشه ؛ شما باید بتونید این کارو کنید،لطفا غیرممکن رو ممکن کنید.



تیم ایران قبل از ترک کمپ 1

به امید معجزه برودپیک

نمیدونم تو این چند روز چقد دعا کردم ؛  اول کمی بیخیال تر و با اطمینان قلبی از برگشتن ایدین و پویا و مجتبا ولی دو روزِ با اشک و التماس دعا میکنم 

دیشب تا خود صب گریه کردم ، الانم دارم با گریه این متن و مینویسم ؛ هر کی رومیشناسم داره با منطق برام توضیح میده احتمال زنده بودنشون کمه، میگن تازه اگرم زنده باشن باید یه عمر با معلولیت زندگی کنن، اما دل منطق نمیشناسه . من بی منطق امید دارم . من به ایدین و پویا و مجتبا ایمان دارم ؛ میدونم هنوز دارن نفس میکشن ، تورو خدا دعا کنید ، به خد االتماس کنید ، بزارید به دادشون برسه.

شاید اونایی که به من میگن تموم شده اس، به معجزه اعتقاد نداشه باشن ؛ اما من دارم . تا روزی که پیدا شن من امیدوار میمونم، میدونم برمیگردن؛ میدونم  نحسی 31 تیر با خبر پیدا شدنشون باطل میشه . 

لیلا رو 31 تیر 90 از دست دادیم ؛ حاضر نیستم امسالم همچین خبری بشنونم، امیدوار میمونم ؛با گریه به خدا التماس میکنم خداییشو به رخ کوه بکشه ، به  کوه بفهمونه خدا اونه و کوه حق دارن جوونای مارو از ما بگیره .  خدایا اینبار معجزه کن ؛ یه معجزه به نام برودپیک...


  ادامه مطلب ...