شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

تکرار

گم کرده بودم  

               راه دریا را ٬ 

                           آن هنگام که تو رسیدی ! 

آرام شدم ُ وقتی  

برادرانه دستم را گرفتی  

 

عطر دریا را حس کردم  

و تو با لبخند دور شدی از من  

و روزهاست  

آن نگاه خندان  

  از کنارم میگذرد ؛ 

و این تکرار مدام روزهای من است ! 

 

------------------------ 

برای برادری که برادرم نیست ٬ اما برادرانه هست !   

4 MR. shalchian

نمایشگاه و فروشگاه آثار آقای حسین حقیقیان

یه نگاهی به این نقاشی ها بکنید.بعدا بیشتر در باره هنرمندش مینویسم.  

 

اینجا کلیک کنید.

آفتاب

بیش از آفتاب باران را دوست دارم 

برای همین رفتی ٬ 

برق نگاهت آزارم میداد!