نمیتونم بنویسم :( انگار انگشتامم بغض کردن:(
نمیتونم زمین و بدون آغوش مادر تصور کنم، بدون خنده هاشو و نگرانیاش :(
نمیتونم روزی تصور کنم با صدایی جز صدای اون بیدار شم:(
نمیتونم تصور کنم صب بیدار شم و یهو بهم بگن مادرت نیست:(
نه خدایا نمیتونم تصور کنم:(
نه برای خودم نه برای هیچ بچه دیگه ای :(
خدایا ، یه بچه داریم که دلتنگه مادرشه :( دلتنگه مادریه که تا دیروز ظهر باهاش حرف میزد و میخندید، خدایا این بچه داره دعا میکنه ،داره دعا میکنه مامانش دوباره چشماشو باز کنه :(
خدایا تو میدونی مادر نداشتن تو این جهنم یعنی چی ؟:(
خدایا به همه بچه های زمین رحم کن:(
خیلی داغونم:( خدایا حامد به مادرش احتیاج داره :( همه بچه های دنیا به مادرشون احتیاج دارن:(
لطفا مامان حامد و برگردون:(
خدایا من به دکترا کار ندارم که چی گفتن ، من با خودت کار دارم :( مامان حامدو برگردون:(
پ.ن : تا اطلاع ثانوی این وبلاگ آپ نمیشه ، این وبلاگ منتظره یه معجزه اس :( نذر کردم برای اون معجزه ، تا اون روز هم هیچی نمی نویسم:( مگر این که چهره خندونه حامدو که دستای مادرش تو دستشه رو ببینم:(
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا یه معجزه میخوام :(
نذز کزدم جمعه ساعت 11 صب تو امامزاده صالح براش نون پنیر پخش کنم، هرکی دوس داشت بیاد اونجا با هم براش دعا کنیم.
--
تـو که عاشـق ترین عـاشـقـایی
فرشته ای واسه عرش کبریایی
تو ای مادر صفا و شـور خــونـــه
بـرکــت وجــودتنـــور خــونـــه
اگـه بـا این تـرانه حـقـیـرم
سر و پاتو من از طلا بگیرم
هنوز شرمندتم ای نازنینم
کـلام اولم ای بـهــتـریـنـم
مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من
مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من
مادر مـادر مــادر
تـویـی بالا تـرین معراج یک زن
تو عـمـری و تـو جونی پـاره تن
به قربون دو دسـت مـهـربونـت
بکش دست نوازش بر سـر من
سرم رو باز بذار به روی شونت
بـخـون لالایـی های عاشقونت
بـگو بـا مـن خـدای مـا بــزرگــه
فــدای اون دعـاهای شبــونـت
مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من
مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من
مادر مـادر مــادر
خدا از خاک عشق تو رو سرشته
فـرســتـاده از آســمـون فـرشته
تـا در آغــوش امـن خـود بـگـیـرم
کـه ایـن یـک ذره جا مثـل بهشته
بـــمـیــرم مـن اگـر بـا غصـه وغـم
گـذاشتــم روی دوشـت کوله باری
بشه ای کاش نگاهم سایه ساری
که روی چـشــم مـن قـدم بـذاری
بمـون مادر که دل بی تو می گیـره
دل کـوچـیـک مـن پـیـش تو شیـره
نشه کم سایه تو از سر من
خدا هرگز تو رو از من نگیره
مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من
مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من
مادر مـادر مــادر
وقتی این آهنگو گوش میدم ، کاملا حس میکنم موسیسقیش مثه یه دست نامردی داره تارای دلمو میلرزونه