شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

دوستای عادی ...






هی مخاطب خاص 
درد میکشم وقتی برایت عادی میشوم ،
و تو با شوق از خاص ترین مخاطبت حرف میزنی ؟

--

1-امروز روز خوبی بود اما جای تو خالی بود 

2- طومارو امضا کردم ، با ادمای خوبی دوست شدم ، امید وارم این کار به نتیجه برسه !

میانکاله

این پست رو یادتونه ؟



حالا فردا قراره من و همه اونایی که میخوان از این تالاب حمایت کنن  تو  جم شیم برای امضای طومار، هرکسی دوس داره بیاد خبر بده تا باهاش هماهنگ کنم بتونه  مارو  پیدا کنه.








این زن به تمام آرزو های من رسیده !


 

 

همه میدودنن من کوه و طبیعت رو میپرستم ، پارسال سعی کردم  به صورت حرفه ای کوهنوردی رو دنبال کنم ، چن تا باشگاه پیدا کردم ولی هر کدومو به خانواده ام گفتم گفتن نه !

شاید با توجه به عرف جامعه حق داشتن ! همه اعضای تیم های کوهنوردی مردن و شاید من تنها عضو زن یه تیم ها میشدم ، اما به نظر من مهم نبود !

در هر صورت گفتن نه ، من گریه کردم ، 1 ماهه تمام افسرده بودم . اون ترم درس کارآفرینی داشتم، استادم ازمون خواست در باره یه موضوع سخنرانی کنیم و من کوهنوردی رو انتخاب کردم ، تو همین گشت  و گزارا رسیدم به یه اسم  ، لیلا اسفندیاری!

زندگی نامه شو که خودنم حسه خوبی داشت، این خانم تو سن 30 سالگی کوهنوردی رو شروع کرده بود و تو سن 38 سالگی صعود به قله مورد علاقه من   K2  رو امتحان کرد بود . این زن شد انگیزه ، شد بهونه برای این که از علاقه ام کوتاه نیام . اما راستش وقتی دقیقا دو ماه بعد خبر مرگش تو گاشبروم رو شنیدم گریه کردم .

این زن به تمام ارزوهای من رسیده بود ، صعود به بیشتر قله های ایران ، مثه علم کوه و دماوند ،صعود به 8000 متری های دنیا مخصوصا K2 اگر چه نا موفق بود ولی مهم تلاشش بود ، و از همه مهمتر مرگ تو بام دنیا !

لیلا ، لیلای عزیز ممنونم ازت به خاطر این که همه این روزا کسی بوده که مرهم شدی به زخمای روحم ، لیلا مطمئن باش جای قدم هات رو تمام قله های دنیا خالیه L نمیدونم شاید اگه امسال بودی دوباره صعود به k2 رو امتحان میکردی ، ولی لیلای عزیزم ، همه این حرفا رو زدم که بهت بگم یه نفر هست که مطمئنا یه روز به یاد تو به  K2  صعود میکنه ، بهت قول میدم لیلا .

تو به تمام ارزوهای من رسیدی و بهم امید دادی که میتونم با همه محدودیت ها بهشون برسم ، منم قول میدم این کارو فقط به خاطر تو انجام بدم ! 



درباره لیلا به نقل از ویکیپدیا :

لیلا اسفندیاری کجوری راد (۲۷ بهمن ۱۳۴۹-۳۱ تیر ۱۳۹۰) کوهنورد ایرانی بود که سابقه صعود به قله دشوار نانگا پاربات را به عنوان اولین زن ایرانی صعودکننده به این قله در کارنامه داشت. صعودی که از سوی فدراسیون کوه نوردی جمهوری اسلامی ایران هرگز پذیرفته نشد، دراین صعود، سرپرست گروهی بود که تمام اعضایش مردان زبده کوهنوردی ایران بودند.وی همچنین برای صعود به قله K2 تلاش کرده بود.لیلا اسفندیاری در ۳۱ تیرماه ۱۳۹۰ پس از صعود موفق به قله ۸۰۳۵ متری گاشربروم ۲، از قلل قراقروم پاکستان در رشته کوه هیمالیا، دقایقی پس از صعود حین بازگشت، روی شیب یخی زیر قله دچار حادثه شد و پیکر لیلا پس از ۳۰۰ متر سقوط در ارتفاع نزدیک به ۷۷۰۰ متری جبهه پاکستان در مکانی خارج از مسیرمتوقف شد.اووصیت کرده بود اگر افتادم، بگذارید بمانم. می خواهم «بام جهان» آرامگاه ابدی ام باشد.وی در رشته میکروبیولوژی تحصیل کرده و کوهنوردی را از سال ۷۹ آغاز کرده بود و در سال ۸۱ به عضویت باشگاه اسکی و کوهنوردی دماوند در آمد. اولین صعود وی به قلل بالای ۸۰۰۰ متر در سال ۸۷ و با صعود به قله نانگاپاربات (۸۱۲۶ متر) صورت گرفت که در این صعود دیگر کوهنورد ایرانی، سامان نعمتی جان خود را از دست داد. در سال ۸۹ نیز تا ارتفاع ۷۵۶۵ متری قله2 K صعود کرد که به دلیل هوای نامساعد همه گروه مجبور به بازگشت شدند.وجه مشخص صعودهای وی به هیمالیا، تأمین هزینه صعودها شخصاً و بدون کمک های دولتی بوده است تا جایی که به گفته خود برای صعود به قله2 K مجبور شده است خانه خود را بفروشد.



اگه طاقت دیدن آخرین عکس لیلا رو دارید به ادامه مطلب برید

ادامه مطلب ...

برای تو ...

امشب 

بیخیال همه شرم ها ،

عریان میشوم ! 

در آغوشم بگیر ، مخاطب خاص !

انگار ...

انگاری  یه نفر داره خاص میشه ، 
نه هر خاصی ها 
داره کم کم میشه مخاطب خاص !