شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

کمک اجباری ممنوع !

وقتی یکی نمیخواد کمکش کنی ، 

به زور سعی نکن کمک کنی ،

 چون بدتر زندگی شو میریزی به هم! 

خراب

شب عشق که تنها باشی، این آهنگم که گوش بدی خرابِ خراب میشی  ، اما این حال خراب و خریدارم ؛ گوش بدید 


سینا حجازی-خراب


همش غم بود ،می دونم 
ولی من عاشقش بودم 
میگید کم بود ،می دونم
ولی من عاشقش بودم 
می گفتین با یکی دیگه اس 
چشاتو یکمی وا کن
می دونم ، میدونم 
ولی من عاشقش بودم 


آخه وقتی که می خندید 
دلم به خنده هاش خوش بود 
به من هم زندگی می داد 
همون که منو می کشت بود 

اون نمی دید منو اما 
من خراب دیدنش بودم 
مثل شراب بودم و 
من مست بوی تنش بودم
باهام بد بود،می دونم
 باهام بد کرد،می دونم
تمام عمر من انگار
 محو ندیدنش بودم

اون نمی دید منو اما 
من خراب دیدنش بودم 
مثل شراب بودم و 
من مست بوی تنش بودم

یه روز خوب

یه روز خوب یعنی من همراه مامانم توی درکه :)


اگه یه روزی مادر شدم قول میدم شبیه مادر خودم باشم :) نه نیاورد و تو اونجایی که تونست پا به پای من اومد بالا :) 

برای نبودنت ...

من محکومم به حبس در نبودنت ! 

دلتنگی

دلم پر حرفِ ، مغزم خوابش میاد ، بش میگه زر نزن بزار بخوابم ! 

حالا دلم انقد پر حرفِ نگفته شده که تنگ شدِ !