شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

این سه دریاچه حالا دیگر خشک شده اند

عکسها و اسامی سه دریاچه ای که کاملا خشک شده اند و گفتگویی با محمد درویش کارشناس محیط زیست  از رادیو فردا

دریاچه بختگان با فلامینگوهایش


دریاچه ارژن استراحتگاه پرندگان مهاجر


و دریاچه طشک با آب شیرین و آبزیانش

حالا دیگر خشکیده اند .

سه دریاچه بختگان، ارژن و طشک در استان فارس به دلیل آنچه سازمان محیط زیست، «خشکسالی و کمبود بارندگی» عنوان کرده است، خشک شدند.

پیش از این خبر مقامات مسئول ایرانی از کم شدن خطرناک آب دریاچه های ارومیه، هامون و پریشان خبر داده بودند. با این حال، آنها هرگز نگفتند که برنامه های توسعه اقتصادی آنها چقدر در نابودی طبیعت تاثیر گذار بوده است.

علاوه بر خشک شدن کامل دریاچه های ارژن و طشک، آمارها نشان می دهد که حدود ۹۵ درصد دریاچه بختگان،۹۰ درصد دریاچه مهارلو، و ۸۰ درصد دریاچه های پریشان و کافتر هم در این استان خشک شده است. این در حالی است که برخی از کارشناسان محیط زیست، احداث سدها و قطع حق آبه این دریاچه ها را اصلی ترین علت خشک شدن آنها می دانند.

دکتر محمد درویش، کارشناس محیط زیست، در گفت و گو با رادیو فردا، به بررسی عوامل موثر در خشک شدن دریاچه بختگان پرداخته است.

رادیو فردا: آقای درویش، آیا چنان که مسئولان محیط زیست اعلام کرده اند، می توان عوامل طبیعی را عامل خشک شده دریاچه ها در استان فارس دانست؟
محمد درویش: عوامل طبیعی عمدتا بحث خشکسالی است. امسال میانگین بارندگی، حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد میانگین درازمدت ۳۰ ساله اخیر بوده است. ولی مسئله ای که بحران را تشدید کرده، این است که با توجه به احداث سه سد، یعنی سد درودوند، سد ملاصدرا و سد سیوند، سامانه هیدرولوژیک منطقه را بر هم زده ایم.

دریاچه بختگان به همراه تالاب طشک وتالاب کم جان، در شمار تالاب های ثبت شده کشور هستند که قرار بوده تحت هر شرایطی، یک حق آبه دائمی داشته باشند. متاسفانه به دلیل ملاحظات دیگر از جمله تامین آب کشاورزی این حق آبه به مرور کم شده تا به صفر رسیده است.

  • «اگر ما به شرایط طبیعی منطقه باز گردیم و از قوانین طبیعی پیروی کنیم، آن گاه می توان امیدوار بود که دریاچه بختگان و تشک دوباره به حالت عادی برگردد ولی این روندی است که حداقل چند سال به طول می انجامد و نمی توان امیدوار بود ظرف یک سال همه چیز به حالت سابق درآید.»

محمد درویش، کارشناس محیط زیست،

هم اکنون کارشناسان سازمان محیط زیست به صراحت می گویند که یکی از مهم ترین عوامل خشک شدن این دریاچه ها از جمله دریاچه بختگان، حذف حق آبه ای بوده است که به این دریاچه و تالاب های اطراف آن می رسید.
اکنون در آن منطقه سه سد وجود دارد. آیا آن منطقه ظرفیت لازم برای سه سد را دارد؟

ما بر این اعتقادیم که چنین ظرفیتی ندارد و با توجه به اینکه در آن منطقه، «آب خانه های درشت دانه» وجود دارد، می توانستیم برای ذخیره آب از روش های دیگری استفاده کنیم.
مهم ترین ویژگی «آب خانه های درشت دانه» این است که می تواند آب را در زیر زمین ذخیره کند. به این ترتیب نه مشکل تبخیر داریم، نه نیازی  به صرف هزینه های سنگین است و همچنین لازم نیست اراضی بالادست را به دلیل زیر آب رفتن از دست بدهیم.

مهم ترین منطقه از این لحاظ همان تنگه بلاغی و سد سیوند است که «آب خانه درشت دانه ای» به عمق ۹۰ متر وجود داشت که می توانست تا چهار برابر سدی که اکنون احداث شده، آب را ذخیره کند ولی متاسفانه ترتیب اثر داده نشد و کار خودشان را کردند.
خشک شدن این دریاچه ها چه خطراتی برای زیست گیاهی و جانوری منطقه در بر دارد؟

چند خطر وجود دارد. اول این که مثلا دریاچه بختگان میکروکلیم هایی را به وجود آورده و همچنین با ایجاد رطوبت، تعادل اقلیمی را برقرار کرده بود. با خشک شدن دریاچه بختگان، میکروکلیم ها از بین رفت.

دوم این که تالاب کم جان و تشک، یکی از متراکم ترین تنوعات زیستی را در منطقه داشتند، زیرا محیط های تالابی بهترین فضا برای رشد جانداران کنار آبی است و پرندگان مهاجر  زیادی داشتیم که از سمت سیبری هر ساله وارد این منطقه می شدند. اکنون تمام این اکوسیستم از بین رفته و آن چه بر جای مانده، شوره زاری است که با کوچکترین وزش باد حجم زیادی از رسوبات را به مناطق اطراف که بیشتر زمین های کشاورزی هستند، منتقل می کند و ما به مرور زمین های کشاورزی اطراف را هم از دست خواهیم داد چون شوری منطقه افزایش می یابد.

چقدر بارندگی لازم است تا دوباره این دریاچه ها به وضعیت سابق خود باز گردند؟

بارندگی منطقه برای این موضوع کفایت می کند به شرط این که بر اساس شرایط اکولوژیکی و بوم شناسی سرزمین حرکت می کردیم.

منطقه ای که اصلا ظرفیت چنین توسعه ای در بخش کشاورزی را نداشته است به زور سد سازی و زدن چاه های عمیق و نیمه عمیق، کشاورزی کرده ایم چه دیمی چه آبی.

ممکن است این عمل چند سال اول جواب دهد ولی حقیقت ماجرا این است که منطقه پتانسیل چنین توسعه ای را در بخش کشاورزی نداشته است.

اگر ما به شرایط طبیعی منطقه بازگردیم و از قوانین طبیعی پیروی کنیم، آن گاه می توان امیدوار بود که دریاچه بختگان و تشک دوباره به حالت عادی برگردد ولی این روندی است که حداقل چند سال به طول می انجامد و نمی توان امیدوار بود ظرف یک سال همه چیز به حالت سابق درآید.

به این ترتیب تاثیر عوامل انسانی در بر هم زدن اکوسیستم منطقه بسیار بیشتر از عامل خشکسالی است که به عنوان عامل اصلی خشکیدن دریاچه بختگان مطرح می شود؟

بله همین طور است. یکی دیگر از عوامل انسانی که در سطح جهانی اثر می گذارد گرمایش زمین یا همان تغییر اقلیم است. مهمترین تاثیر این گرمایش بر روی محیط های خشکی که از دریا فاصله دارند این است که تبخیر و تعرق را بالا می برد و شتاب خشکیدگی را افزایش می دهد.

یعنی همان اتفاقی که در چاد افتاده است و همان مسئله با همان ویژگی ها در دریاچه بختگان، دریاچه رضاییه در ارومیه، هامون در سیستان و تالاب گاوخونی اتفاق افتاده است.


منبع :  کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی

نظرات 7 + ارسال نظر
Nima شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

neda mohite zisto bikhial sho


نمیتونم خو :(

Haamed شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.haamed.blogsky.com

آخی دریاچه بختگان رو به کلی فراموش کرده بودم. اون هم سالهاست خشک شده. بابا تو این کشور آدم ها هم خشک شدن چه برسه به دریاچه ها.



اصلا اوضاع خوب نیس:(

آلی یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ق.ظ

سلام دوست عزیز و بزرگوارم
ندا جون درود بر شما که اینهمه بفکر نجات بقای این مملکت و این ملت هستید درود برشما که اینهمه توجه به موضوع هائی که مسئولین محترم اصلا" برایشان مهم نیست و کمترین توجه ای به این موضوع ها نمیکنند!! بله این یکی از اندک تابلوهای تاسف بار امروز وضع این کشور است ولی متاسفانه دراین فضای محدود فکر نمیکنم به گوش همگان برسد !! کاش تعداد انسان های والائی مثل شما در این جامعه بیشتر و بیشترمیشد
ندای عزیز به وجود شما افتخار میکنم

ممنونم سعید عزیزم

امید وارم زودتر از خواب غفلت بیدار شیم

دلداده یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ب.ظ http://http:/WWW.DELDADEH70.MIHANBLOG.COM

سلام دوست عزیزم خوشحال میشم از آپ جدیدم دیدن کنید

دلداده یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ب.ظ http://http:/WWW.DELDADEH70.MIHANBLOG.COM

به دست های او نگاه میکنم
که میتواند از زمین
هزار ریشه گیاه هرزه را برآورد
و میتواند از فضا
هزارها ستاره را به زیر پر درآورد
به دست های
خود نگاه میکنم
که از سپیده تا غروب
هزار کاغذ سپیده را سیاه میکند
هزار لحظه عزیز را تباه میکند
مرا فریب میدهد
ترا فریب میدهد
گناه میکند
چرا سپید را سیاه میکند
چرا گناه میکند



Nima یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:20 ب.ظ

khob nasho

یک پیر یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:12 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

ندا میدونی دیروز 1 بحثی پیش اومد که گفتم شاید ندونی اینجا بگم .
سر همون ساختن پالایشگاه توی شهرشون هنوز دعواست یعنی موافقانی هم وجود دارن وبلکم بیشتر هستند مثل اینکه 3 شهرستان اون منطقه 1 نماینده در مجلس داره که برای ساختن این پالایشگاه خیلی هم در تلاش هستش.
مثل اینکه ار وقتی اونجا رو به به بنادر فروختن زندگی مردم زاغمرز هم بهتر شده .خلاصه میگفتن اگر بنا به رای جمع کردن بود اول طومار رو خود میانکاله ایها امضا میکردند که اونام موافق نبودن و از تهران شروع شده.
این خیلی طبیعیه مثل اون جاده که توی یزد قرار بود از منطقه یوز ها بگذره اما نگذشت و با اینکه مردم توی اسایش میبودند اما به خاطر یوز ها اینکارو نکردند.
یعنی میخوام بگم بعضی چیزها که از نظر بعضی ها فاجعه است از نظر دیگران موهبته .
پ.ن : اخبار جالب اینا اینجاهارو خشکوندن یه برکه فصلی تو یزد خود به خود ایجاد شده من که مردم با این کاراشون

در جریان کارهای این نماینده و آدماش هستم ، مردم یه جورایی گوله ظاهر سازیه این نماینده رو خوردن که گفته 1200 فرصت شغلی ایجاد میشه و جوونای اونجا میگن خوبه که ما مجبور نباشیم به خاطر کار از استانمون خارج شیم ولی این یه دیده عامی که اصلا درک نمیکنه که اولا 6000 تا کشاورز بی کار میشن ! دوما اون کشاورز ساده ای که تخصص نداره مسلما نمیتونه تو یه پالایشگاه مشغول به کار بشه ! بلکه این پالایشکاه جوونای متخصص استانهای دیگه رو جذب میکنه و خوده مردم بهشهر رو مجبور به مهاجرت میکنه !

متاسفم برای مردمی که نمیخوان از خواب بیدار شن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد