شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

به همین سادگی شد 14 روز ...

دو هفته پیش دقیقن تو همین ساعت داشتم با بابایی املت میخوردم ! 

خدایا باورم نمیشه 


دلم براش تنگ شده ، از اون دلتنگیا که تا ته دنیام تموم نمیشه 

دلم برا باباجان گفتناش تنگ شده ، دردمو به کی بگم ؟

نظرات 11 + ارسال نظر
Haamed چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:30 ب.ظ http://www.haamed.blogsky.com

درود و شب بخیر.
مرسی از شما که به من سر زدی. شاید یکی از دلایلی که برگشتم و دوباره نوشتم، حرف شما بود. مرسی از شما.
آخی خیلی سخته نبود کسی رو تحمل کنی که خیلی دوستش داری.خیلی سخته.

خوشحالم که اومدی :)

شیوا پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:32 ب.ظ

سلام عزیزم امید وارم روح پدرت قرین آمرزش و رحمت قرار بگیره .میفهمم الان چه حالی داری

ممنونم شیوا جان

یاسی پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:16 ب.ظ http://cashcool.blogsky.com/

سلام عزیزم.ایشالا روح پدر عزیزت شاد باشه. امیدوارم آخرین غم زندگیت باشه. این خاطره های قشنگ تا وقتی هستن یعنی پدر تو کنارته.دعاش پشت و پناه تو و خانوادته.خدا وقتی غم میده صبر و تحملشم میده.مواظب ندای گل ما باش .یادت نره بابا عاشق لبخند دختر خوشکلشه.

مرسی یاسی جونم

خیلی نبودنش برام سخته
خیلی

ali جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:20 ق.ظ

سلام /اتفاقی وبلاگتو دیدم .فقط خواستم تسلیت بگم .روحش شاد

لطف کردی ممنون م

قیچی جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:46 ق.ظ

هعی چی بگم..

ترانـــه جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ب.ظ http://raze-gha3dak.blogsky.com




منم توغمت شریک بدون...

واقعامتاسفم

کاوه شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:22 ق.ظ http://www.gongekhabdide.blogsky.com

تو رفتی و من اما..

در سکوت تنهایی خود..

خاموش می گریم...!!
_______________________
تسلیت میگم ندای عزیز..
این چند وقته کمتر اومدم نت و خبر نداشتم..
ببخشید..

برایت آرامش و برایش آمرزش طلب می کنم

یک پیر شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:09 ب.ظ

دلم برای داستاناتون تنگ شده.

منم دلم برای مهتاب خندون خودم تنگ شده

آلی شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ب.ظ

شب بخیر ندا عزیز و مهربان
میدونم هزاران صفحه برایتان بنویسم مطمئنا" حتی یک لحظه پدر از فکرتان خارج نخواهدشد و نباید هم بشود ولی دوست عزیزم چه میشود کرد طعبیت با آنهم زیبائیش با آنهمه عظمتش ، خوب این خشونت را هم دارد که از دست و اراده منو و شما و همه خارج است .
دوست گلم شما هیچ وقت تنها نخواهی ماند شما خانواده خیلی عزیز دوستان خیلی خوب و..... داری هیچ وقت تنها نیستی ! هرموقع احساس تنهائی کردی شعر بگو بنویس باز بنویس ،خاطرات با بابا را بنویس حرفهای بابا را بنویس هزاران صفحه بنویس خیلی خوشحال میشوم نوشته هاتو مثل همیشه بخوانم
ندا باور کن از موقعی که شما را شناختم همیشه از شما انرژی گرفتم از شما همت و امید گرفته ام .دوست دارم برام همان ندا باشی هرچند سخت است باید تابع قانون باشی
بهترین ها لایق هستی
خیلی مواظب خوت باش

شازده کوچولو یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 ب.ظ

سلام بر ندا خانوم

واقعا متاسفم

از درگاه خداوند منان برای شما و خانواده ی محترمتان خواستار صبرم

ممنونم دوست خوبم

رویا یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:04 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد