شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

دلت می آید صدایم نکنی و جانم نشنوی ؟

صدایم نکردی و من  بی بهانه گفتم جانم ...


نظرات 6 + ارسال نظر
مهرداد چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ http://www.javanfun.ir

سلام فکر کنم همه ی مطلب هاتو خوندم.یه سر هم به من بزن و اگه خواستی نظرتو بگو.راستی هر روز هم آپ میکنم.قول میدم حسابی بخندی.من بازم بهت سر میزنم.موفق باشی.www.JavanFun.ir

قیچی پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ق.ظ

چه باحال
یه ژست با همین عنوان نوشته بودم
یادته که؟
راستی خوبی ندا؟

طراوت پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:54 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

بی بهانه نمیشه!
دیگه کم کم اگه صداهم کنه نمیشه!...

Haamed پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:55 ب.ظ http://www.haamed.blogsky.com

مدتی هست که رفتی تو خودت.

Haamed جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.haamed.blogsky.com

واه مادر کجاش نا امیدی هست؟ شاید اینطور نشون میدم. اتفاقا همه چی خوبه و خوشحالم.
امیدوارم گل خنده هم رو لب شما باشه

Masuod جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ http://khoone-mojarradi.blogsky.com

چرا صدات کردم....
الکی نبود گفتی جان من صدات کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد