شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

صرفن جهت شنیدن 2

یکی از مورد علاقه هامه 


یه ماهی بود یه دریا
یه آسمون زیبا
یه قایق شکسته
یه ماهیگیر تنها
یه ماهیگیر تنها

یه ماهیگیر که دریاااااا
دنیای باورش بود
یاد صید ماهی
امید آخرش بود
امید آخرش بود

یه ماهی که حواسش
به آینه های نور بود
فکر شب عروسی
تو حجله ی بلور بود
تو حجله ی بلور بود


ماهی شده بود باورش
تور اگه بندازن سرش

میشه عروس ماهیا
شاه ماهی میشه همسرش

ماهی نمیشد باورش

تور اگه بیفته سرش

نگاه گرم ماهیگیر
میشه نگاه آخرش

یه ماهی که حواسش
به آینه های نور بود
فکر شب عروسی
تو حجله ی بلور بود
تو حجله ی بلور بود


ماهی لباش میخندید
به قحطی صداقت
به دشنه ای که خورده
تو سفره ی رفاقت
تو سفره ی رفاقت


ماهی نفهمید چه کسی
سینه ی خستشو درید
کدوم لب گرسنه ای
شوری بختشو چشید
شوری بختشو چشید

ماهی لباش میخندید
به قحطی صداقت
به دشنه ای که خورده
تو سفره ی رفاقت
تو سفره ی رفاقت


ماهی هرگز نفهمید
با تور و بند صیاد
نمیشه عشق شیرین
برای قلب فرهاد
برای قلب فرهاد
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد