این روز ها حسود شده ام
حتی به فروشنده دورگرد سر نبش
که زودتر از هرکس
آمدنت را می فهمد
این روزها حسود شده ام
حتی به دخترک نابینای همسایه
که عطر حضورت را
گرم تر از من حس میکند
این روزها حسود شده ام
حتی به دستگیره در خانه مان
که قبل از تن من
لمس می کند آمدنت را
اما همه حسادت هایم ته میکشد
وقتی لبخند مهربانت
پخش میشود روی صورتم و
آعوشت پاک میکند فاصله را
این روزها دورم نکن از حضورت ،
آخر بدجور حسود شده ام !
الهی بگردم همه ی حسودای اینجوریو