شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

حسرت مرگ

التماس مرگ کردم
آن روزی که 
چمدان رویایم توشه راهت شد و
تو بی خبر از  من 
جاده را آغوش گرفتی 
و من برای  دوباره داشتن آن دست ها ،
دست هایی  که تمام رویایم بود 

چنگ زدم بر دامن مرگ 



برای یک نفر ...

نظرات 5 + ارسال نظر
طراوت چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:04 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

زیبا بود ندا جونم

فدای تو عشقم :-*

طراوت جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:18 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

یه جا خوندم:
واسه من تو با همه فرق داری
تو مثه یه سیم لختی که بدجوری برق داری!!

یاد پست قبلیت افتادم

:))))

فاطمه شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:13 ب.ظ

:-*

فاطمه شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:14 ب.ظ

ندا دلم خیلی تنگته

من واقعن دلمک هواتو کرده :( کاش زودتر بشه ببینمت

پرستو پ دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:08 ب.ظ http://boooyekhoshemarg.persianblog.ir/

چمدان فرصت نداد
دستت را بگیرم

تا اینجا بیشتر نخوندم .... سر فرصت می خونمت

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد