شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

بغلم کن

ویار دارم 
در آغوشم بگیر 
از همان دم که 
آبستن عشقت شدم 
ویار آغوشت رهایم نکرده 
محکم در آغوشم بگیر 

افسانه ما

دنیا دق میکند آخر !‌

شهر به شهر 
خیابان به خیابان 
کووچه به گوچه 
قدم به قدم 
خاطره میسازیم 
بی خیال ترس نبودنت 
بیخیال ترس نبودنم 
ثانیه به ثانیه 
عاشقانه میسازیم 

بگذار دنیا دق کند 
از حسادت به افسانه ما

آغوش

پیله ام شو 
تمنای پروانگی دارم 
از آغوشت