شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

دوست داشتنت مرز ندارد ...

مرزها ناتوانند 

آلمان ، کانادا،ایران ...

هرجا که بروی 

فارغ از هر مرزی تو را دوست دارم 

مرزها ناتوانند 

مقابل دوست داشتن تو

#جانان

نرو

تو سالهاست رفته ای 

و اینجا زنی جا مانده  که 

به یاد لمس دستانت 

پیانو را نوازش میکند ...


یه وقتایی یه آهنگایی رو دوست دارمو گوش میدم ، اونارو اینجا میزارم تا شماام بشنوید 

سفر:)

به زودی  ساکن همدان میشم . خانم معلم شدم:) 

استرس دارم اولین  باره دور از خونه میشم ولی خب فکر میکنم تجربه خوبی باشه. 

خوشحالم از این تغییر .

دعا کنید لایق باشم

دستم به دامانش

شاید خرافات به نظر‌بیاد ولی همیشه وقتی جایی میخام برم که مهمه ،مثل اولین روز کاری ، کنکور ، امتحان ، اولین جلسه کاری و خلاصه هر  مهم دیگه ای تو زندگیم ، از مامانم میخام از زیر قرآن ردم کنه ، حس میکنم دعای مادرم که همراهم میشه ،خدا بیشتر نگاهم میکنه.

پ.ن امروزم یه اولین مهم تو زندگیمه، خدارو شکر برای دعای مادرم که بدرقه راهم شد

مادر...

رویایم  آسمان شد 

از روزی که مادر 

 مسافر بهشت شد 

...

عطر بهشت می پیچد 

وقتی 

ممهمان رویای شبانه ام 

مادر شد 

پ.ن :  برای مادر یولداش عزیز ، که متاسفانه دیگه کنارمون نیستن.

خدا بیامرزشون و امیدوارم خدا به یولداش عزیز صبر بده