ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پ.ن : خوش به حالتون اگه کنارتونِ
1
2
1
2
3
4
فقط مرا بی هوا ببوس !
ته دیگ سوختهِ عشق تو
نصیب من شد
و من
با حسرت غرق تماشای
کودکانی بودم که
گربه همسایه را
به جگر کبابی دعوت میکردند!
زامبی شده ام !
جسدی بدون روح
که ناخودآگاهش
پرستش عطر تو ست
زامبی ای شده ام که
عبادتگاهش لیوان چای توست
یاد رفتنت دلخورم کرد
لیوان را پاک کردم
اما حالا
دستمال مقدس است !
افسوس ،
این روزها زامبی درون من
یک دستمال را می پرستد!
برای یک نفر