شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

شاعرانه های یک لر اردیبهشتی

گم کرده ام دستانت را در کوچه های اردیبهشت...

کور

 



این روز ها چشم هایم کم سو شده اند

همه جا تاریک است جز

 تصویر چشمان تو  

 

شاید هم کور شده ام !!


مرد من



من مردی دارم که جذاب نیست , رویایی و رمانتیک نیست و وقتی در شهر راه میرود ، دخترکان در حسرتش آه نمیکشند .

من مردی دارم که شیک نمیپوشد و بوی عطرش سحر کننده نیست ، مرد من لبخند مرموز و جذاب ندارد . 

من مردی دارم که نیمه شبها سوار بر اسب سپیدش  رویاهای من را رنگین نمی کرد ، اما حالا او مرد من است ! 

مرد من مردانه مهربان  است ، مغرورو و استوار است ؛ وقتی در شهر راه میرود نگاهش فقط به دنبال من است . مرد من ساده میپوشد ، عطر نمیزند اما عطر تنش مستم میکند . مرد من مهربان میخندد و دستان گرمش همیشه در دستان من است . 

مرد من ، مرد رویاهای من نبود اما حالا همیشه هست ، همیشه کنارم هست و شانه هایش ارامش شبانه های من است.مرد من  واقعی عاشقم شد و واقعی دنیا را به خاطرم زیر و رو کرد . اری مرد من مرد من است ، ساده ؛عاشق و واقعی ! 


پ.ن.1 : این اهنگ مربوط ترین اهنگیه گه پیدا کردم   با صدای خودم گوش بدیدش . 

لینک دانلود 


پ.ن.2 : لطفا نوشته های منو جدی نگیرید . همشون خیالی هستن 


پ.ن.3 :  دوست ندارم سختش کنم احساسمو نسبت به تو ، میخوام بهت ساده بگم ؛ فقط تو هم ساده بشو  ( اهنگ ساده بگم کسرا حس خیلی خوبی داره ) 

مخاطب خاص ساده میگم دوست دارم ، لطفا تو هم سختش نکن ! این برای تو بود که نمیدونم کدوم گوشه دنیا تنها تر از منی ! 

عاشقانه های من برای او


این منم ؛ عاشق تر از هر زمانی !

می دانم قلبم  در سینه ام نیست اما نمیدانم کجاست . میدانم باید به دنبال کسی یا چیزی بگردم اما نشانه ای ندارم . مثل پرنده ای که در اسارت به دنیا امده و اسمان ندیده ؛دلباخته اسمان است ؛ مثل ماهی که شوری دریا را نچشیده اما تشنه ی شوری ناب دریاست ؛ مثل اهویی که در اغوش صیاد متولد شده اما عاشق دویدن روی خاک نرم و مرطوب جنگل است ، من هم تشنه ی عاشقانه های زمینم ؛تشنه بوییدن و بوسیدن معشوقم . اما سخت است عاشق بودن بی انکه بدانی اسیر کدامین نگاهی!


من عاشق به دنیا امده ام و باید عشق بورزم ، حتی اگر معشوق گم شده ی من در این جهان نباشم . من باید عشق بورزم به همه  چیز و همه کس. من امده ام تا عشق بورزم به تمام  آفرینش پروردگارم  حتی اگه معشوقم را لمس نکنم. خداوند مرا عاشق افریده و اری این منم عاشق تر از هر زمان دیگری ! 



پ.ن 1: اگه وبلاگمو دوست دارید از لینک پایین صفحه همون که شبیه تلویزینه بهم رای بدید .


پ.ن.2 :چن وقت پیشا که داشتم تو وبلاگا میچرخیدم به یه وبلاگ برخوردم که 40 روز بود به روز نشده بود . اولش به نظرم عجیب نیومد . خیلی وقتا پیش میاد که خود منم مدت طولانی به وبم سر نزنم . اما بعد که از لینکای کنار صفحه به وبلاگ یکی دیگه از دوستاش رفتم فهمیدم که اون بنده خدا 39موقع نجات یه خانم جوون که داشته پرت میشده توی دره ، خودش پرت شده و فوت کرده .

برگشتم به وبلاگش نظرات باید تایید میشدن و کلا وبلاگ داشت خاک میخورد. جایی که میتونست برای دوستاش حکم خونه اونو داشته باشه و اونجا دوره هم به یادش باشن داشت خاک میخورد. یهویی به خودم لرزیدم. مرگ میتونست دقیقا پشت سر منم وایساده باشه . اونوقت من بود م و یه عالمه پسورد این وبلاگ و اون ایمیل و 1000 جای دیگه با یه عالمه ادم که ندیدمشون ولی برام مهمن. همون موقع اومدم تو تنظیمات وبلاگم . بخش نظراتو بدون تایید گذاشتم که اگه روزی من نبودم کسایی که یادم میافتن حداقل حرفاشون اینجا باشه به جای حرفای من .

بعدم یه گوشه از دفتر شعرم همه پسوردایی که داشتم و نوشتم و به مطمئن ترین ادمی که میشناختم همه پسوردامو دادم.

فقط برای این که اگه روزی نبود شاعرانه های من خاموش نشه . ولی حالا با این اتفاقی که امروز افتاد فکر میکنم گاهی این ازادی اشتباهه !!


پ.ن.3 : نادیا خانم که تشریف اوردی کلی الفاظ رکیک استفاده کردی تو وبلاگ من ! باشمام. 

نظراتو پاک کردم چون حرفای زشتی نوشته بودی . این که من به وبلاگ یه ادم دیگه سر بزنم دلیل نمیشه که بخوام اون ادم رابطه ای داشته باشم ! شاید من به روزی 20 یا 30 تا وبلاگ سر بزنم. چه دختر چه پسر ! شما اگه نگران نت اومدن همسرتی به جای این رفتارای بیمارگونه برو با ایشون منطقی صحبت کن که نت تشریف نیارن ! 

دفعه بعدم که تشریف اوردی اینجا جوری حرف بزن که در شأن شخصیت خودت باشه ! اون حرفای شما ذره ای از شعور و شخصیت من کم نکرد ولی مطمئن باش خودتو خیلی کوچیک و حقیر کردی  و در واقع شخصیت خودتو زیر سوال بردی! کاش کمی قبل از این حرکتت فکر میکردی !!! 

در هر صورت برای خودت و همسرت که اصلا نمیدونم کی هست ارزوی خوشبختی میکنم. 

خیانت !

هنوز هم گیجم !

گفتی من به تو خیانت کرده ام ؟؟ 

منی که تو برایم غریبه بود ی و از روز اول گفتم بین ما هیچ عشقی نیست ! 

منی که هر بار سر راهم را گرفتی به تو گفتم از تو متنفر م!  من که هر روز بی تفاوت از کنارت گذشتم. حتی وقتی شاخه رز سرخ را همراه بسته کوچک شکلات برایم اوردی نگاهت نکردم و فقط از تو گذشتم . 

حالا با چشمان سرخ و پر از خشم رو به رویم ایستاده ای و فریاد میزنی که به تو خیانت کردم ؟؟

من به کدام قول و قرار خیانت کرده ام که خود بی خبرم ؟؟ 

دوست عزیز تو به خودت دروغ گفتی ! 4 سال تمام به خودت دروغ گفتی ! من اگر تورا میخواستم همان روز اول نگاهت میکردم ! تو به خودت خیانت کردی نه من ! 

سر من فریاد نزن ! تو از خودت دلگیری !!!


پ.ن.1 : این هنگ سینا حجازی به نظرم با مزه اس در عین حال که خیلی تلخه !


"لیلی"



یه روزی دنیا خوب بود و اروم بود
واسه زندگی همه چی اسون بود
هرکی کارشو میکرد حالشو میبرد
تکلیف روزاش معلوم بود
یکی اومد گفت حالش بده

قلبشو انگاری توفان زده

یکیو میخواد اسمش لیلیه

اره درسته اون مجنون بود

داد میزد میگفت حالش بده

اخه اگه لیلی جوابش رو نده

میمیره و داغون میشه همه گفتن

پاشو مثل مرد اینکارا بده

زیره لب میگفت لیلی

اگه نداشت به من هیچ میلی

ظرفمو شیکوند چرا؟ظرف منو

ای وای لیلی،اخ لیلی


ای لیلی،ای لیلی لیلی ....(8بار میگه)


از اون روزا گذشت و مجنون غم کشید

از اون گذشت و نوبت به من رسید

هی ترسیدم اخرم اومد

بلای لیلی سرم اومد

با خودم میگفتم مجنون کجا من کجا

عشق بازیه بابا من کجا زن کجا

هی معن کردم سرم اومد

ریغه رحمت تا اخرم اومد

این سری لیلی با گونه های پروتزی

با بوی عطرو کلمات فانتزی

منه احمقم مجنون و شیدا

واسه عشقش مور مورو گز گزی

هرچی میگفت میگفتم ای جونم بشی

با خودش گفت بذار دیوونم بشی

یکاری کنم حقتو یاد کنی

بفهمی لیلی کیه بری فریاد کنی

تا دنیا دنیاست لیلی همینه

مجنون بزرگ ترین احمق زمینه

لیلیه منم رفت این قصه تکرار شد

الهی این لیلی خیر نبینه


ای لیلی،ای لیلی لیلی ....(8بار میگه)


فراموشت میکنم.


امروز فراموشت میکنم ! رویایی که هر گز ندبوسیدمت  امروز باید فراموشت کنم . 

دوستت دارم هنوز ، حتی بیشتر از دیروز اما مجبورم فراموشت کنم .

از امروز رویای با توبودن را کنار میگذارم ! همان رویایی که من شهزاده مغرور و سرد بودم و تو عاشق و دل خسته ! 

ولی این فقط یک رویا بود ، تمام ابرهای غم بر سر من سایه من انداخته اند ولی امروز فراموشت میکنم برای اینکه زندگی کنم ! 

از امروز یاد نگاه گرم تو نخواهم افتاد در خواب لبانت را نمیبوسم و هیچوقت دوستت دارم نمیگویم ! اری همدم محبوب من  میگذرم از تو !!


پ.ن 1 : داشتم دفترچه خاطرات بچگیامو میدیدم این نوشته رو دیدم . تاریخش برای سال 1382/02/14 بود . 


پ.ن 2 :اون موقع ها یه شاهزاده داشتم که هر شب خواب شو میدیدم .  بعد خیلی اتفاقی شاهزاده مغرورمو دیدم . وقتی دیدمش رویاهام به هم ریخت و اونی که تو رویا ساخته بودم داشت ویرون میشد . این و نوشتم برای اینکه وقتی فراموشش کنم که عاشقشم نه وقتی ازش متنفر شدم . البته بگمااااااااا اون بنده خدایی که واقعنی دیدمش با من رابطه ای نداشتم ولی خب یه شرایطی پیش اومد که تو خیابون چن تا حرکت ضایع دیدم ازش اینه که حرصم گرفت ! 


پ.ن 3 : یادمه اون موقع ها این آهنگو گوش میدادم : 


همدم غروب

"گروه اریان"




دور میشم از تو آروم مثل گذشتن از خواب

آرومتر از پرواز یه شبنم زیر آفتاب 

آروم مثل نسیمی که میگذره از چمن

میگذرم از کنارت همدم محبوب من 

دور میشم از پیش توآهسته اما خسته

حالا که بوسه خواب روی چشات نشسته 

حالا میرم که مهتاب اسم تورو صدا کرد

دست پر از تمنات دست منو رها کرد

سیاه ترین خاطره تو قصه تو بودم

تو شعله ور تر از عشق

من از سرما سرودم

توجلوه طلوعی ای همصدای خوبم 

منو به سایه بسپار من همدم غروبم من همدم غروبم 

آروم میرم مبادا رفتنمو ببینی

با چشمای پر از اشک سر راهم بشینی

دیگه وقتی نمونده تو دل این شب تار

میسپارمت به خاطر برای آخرین بار

سیاه ترین خاطره تو قصه تو بودم

تو شعله ور تر از عشق

من از سرما سرودم

توجلوه طلوعی ای همصدای خوبم 

منو به سایه بسپار من همدم غروبم من همدم غروبم


 

 

به اینجا سر بزنید حتما !!!