ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دیر بود !
باز هم اول کلاس بودو
سهم من آخرین نیمکت !
آفتاب گرم ؛ هوای شیرین بهار؛ لالایی خواب الود استاد !!!
چه خواب دلچسبی !
چه دلنشین و چه نزدیک بود
آوای صدایش !
*****
کلاس خالی
چشم های خواب الود من
جزوه در دستان منتظر او ؛
عبور بی صدای من !
کاش او هم مرا دوست داشت !
*****
- خوش به حال شب با آن همه ستاره !
نگاهش کردم ؛
- ستاره ی شبهای بی ستاره من میشوی؟؟؟؟
ترسیده بودم
از صدای موج ها سردی آب و تاریکی دریا!
رود رها میشد در آغوش دریا
بی هراس از سیاهی آب !
دور میشدی تو
خندان از هراس من !
و من گم کردم تو را
در آغوش دریا!!!!
تنها به روی ساحل لرزیدم
خیره ماندم به دریا
... فقط سیاهی و سیاهی !
لحظه ها و روزها گذشتند
اما
من هنوز هم
میلرزم
از حس وحشت و تنهایی !
سکوت برف
و سکون کوه؛
قصه تکراری کوهستان ها!
اما من زندگی را یافتم،
در آغوش برف
***
گم شده در سپیدی و سردی برف
سرمای مرگ را چشیدم!
یعنی همین بود ،
سهم من
از بودن ؟
از آغوش خورشید ؟
از بوسه ی باران ؟
از نوازش دانه های برف ؟؟؟
***
از تو ممنونم
برای تولد دوباره ام !
امروز ، با تو فهمیدم ،
گرمی آغوش آفتاب را
بوسه عاشقانه باران
نوازش ارام برف
و حتی شیرینی گرمی دستان او را !
از تو ممنونم ...
«برای کوهنورد جوان »
( 89/12/13 نزدیک بود تو کوه داراباد زیر برفا بمونم!!!
من با توام
هرگاه ،
نگاهت تنهاست و
دلت تنگ است !
کلامی بگو
که من برای شنیدن
کنارتوام !
شانه هایم برای تو ،
تمام غمت مال من !
لبخند هایم برای تو ؛اما
فراموش نکن
من کنار توام
هر بار که غمگینی !
کاش بگذاری
ستاره صبح
شبهای غمت
من باشم !!
« برای ناب ترین لبخندت »