-
دو لبه قیچی
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 13:45
یه سر به لینک پایین بزنید . دوست دارم شما هم شرکت کنید . بدون عنوان
-
فراموشت میکنم.
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 22:18
امروز فراموشت میکنم ! رویایی که هر گز ندبوسیدمت امروز باید فراموشت کنم . دوستت دارم هنوز ، حتی بیشتر از دیروز اما مجبورم فراموشت کنم . از امروز رویای با توبودن را کنار میگذارم ! همان رویایی که من شهزاده مغرور و سرد بودم و تو عاشق و دل خسته ! ولی این فقط یک رویا بود ، تمام ابرهای غم بر سر من سایه من انداخته اند ولی...
-
ارشدانه !
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 15:07
5 صب ساعتم خودشو کشت تا به زور ساعت 5.10 دقه چشمامو باز کردم ! 5.5 از خونه رفتم بیرون ! 5.55 دقه سوار تاکسی شدم !! 6.18 قطار سریع و سیر به سمت تهران و سوار شدم. بالاخره 7.5 رسیدم دانشگاه تربیت معلم تهران(تهران -خیابان انقلاب -دروازه دولت -خیابان شهیدمفتح /درب ورودی خیابان خاقانی / - ساختمان مرکزی اموزش) رفتم دیدم یه...
-
مخاطب خاص با شمام ،خوب گوش بده !!
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 11:05
مخاطب خاص عزیز یا نیمه گمشده یا هر چی دیگه که خودت دوست داری صدات کنم خواستم بهت بگم اون روزی که پیدات بشه مطمئن باش پول تمام گل سرخایی که تو این روز برای خودم خریدمو یه جا ازت میگیرم !!! حالا میل خودته هر چقدر دیر تر پیدات شه بدهیت به من بیشتر میشه !!! پ.ن. 1: روز عشقتون عاشقانه باشه !! پ.ن.2 : خدا بیامرز ویتنی ،این...
-
خائن
دوشنبه 24 بهمنماه سال 1390 20:22
خائن شده ام این روزها؛ انقدر که تکراریست ، طعم لبانت ! پ.ن 1: خیلی وقته یه چیزی تو وجودمو گم کردم ولی نمیدونم چیه ! سر در گمو خسته ام ! برای همین نوشتههام مثل قبل نیست ، ببخشید به بزرگی خودتون ! پ.ن 2: عاشق این آهنگم . گوشش بدید حتما ! "دوسم نداری- مهدی مدرس"
-
جای خالی
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 22:10
این روزا حس میکنم عشقمون بیشتر شبیه بازی وسطی شده ، من عشق مو به سمتت پرتاب میکنم و تو جا خالی میدی که عشقم به تنت نشینه !! نمیدونم ؛واقعا نمیدونم چرا ؟ یعنی عشق من انقد دردناکه ؟ بعضی وقتا از دستت حرصم می گیره ! مثلا همین امروز ! با همه عشقم و دلتنگیم بهت گفتم "جات واقعا خالی بود ، کاش دیروز کنارم بودی " و...
-
عروسک
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 19:00
کاش از روز اول به جای برق نگاه تو به چشمان دکمه ای عروسکم دل میبستم ! شبها بغض میکنم ، چانه ام می لرزد و اشک هایم جاری میشود ، دستهای کوچکش اشک های روی گونه ام را پاک میکند ، او خیس میشود و من ارام میشود . این روز ها عروسک خرسی ام بیش از تو نگران من است!
-
خبر!!
چهارشنبه 19 بهمنماه سال 1390 22:50
سلام الان ذوق مرگم !! الان فهمیدم دو تا از بهترین دوستام به هم دل باختن !!!!!! یه جمع کوچولوی وبلاگی بودیم ، یه خانواده کوچولو حالا همین امشب فهمیدم مازیار و فائقه عاشق شدن براشون بهترینارو ارزو میکنم پ .ن . 1 : مازیار میکشمت اگه سه نقطه اف جونمو اذیت کنی !! پ .ن . 2 : فائقه جونم عاشقتم ، هوای مازیارو داشته باش !!! پ...
-
تولد
چهارشنبه 19 بهمنماه سال 1390 10:36
عطر گرم نگاهت جاری شد بر زمستان و جادن داد به خورشید بی جان بهمن آرام ترین آغوش دنیا ، میلادت مبارک ! برای تولد اجی لیلا
-
سلام مامانی !
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 20:48
سلام مامانی دلم تنگه برای دستهای کوچولوت که ندیدمشون و شاید هیچ وقت نبینمشون ! آخه میدونی مامانی هنوز خودشم کوچولو و پیش مامان باباش زندگی میکنه . معلوم نیست هیچ وقت بابایی تو با اون اسب سفیدشبیاد دنبال مامانی یا نه ! ( به خدا به جوراب سفیدم بیاد قبول میکنم ) ولی مامانی از الان دلتنگه چشمان شیطون تو شده . چن وقت پیشا...
-
آرزو
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1390 21:52
زیر سنگینی سکوتت له شدم! کاش نه شنیده بودم، منی که در انتظار پاسخ تو سبز شده بودم و تو دوخته بودی لبت به سکوت و سکوت و به لبت ؛ وقتی که من تمام قد سوال شده بودم ! --- برای بهزاد داداشی گلم این عکسم اون یکی شعریه که داداشی دوست داره ببخشید بابت بد قولیم داداشی گلم
-
عجب برفیه !
سهشنبه 11 بهمنماه سال 1390 14:36
چقد برف خوشگلیه خیلی خوبه تو محل کارم دقیقا روبه روی یه پنجره میشینم و میتونم از بارش برف و بارون لذت ببرم ! این دوتا عکسو پار سال از جلو در شرکتمون گرفتم
-
سلام
جمعه 7 بهمنماه سال 1390 22:58
جاتون خالی خیلی خوش گذشت . این عکسو موقع برگشت گرفتیم . دربند 1390/10/06 تقریبا ساعت 3.30
-
قله آن بالاست !
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1390 20:52
فردا میخوام با دوستایدانشگاهم برم کوه ! از 10 ، 15 نفر فقط 4 نفر موندیم این 3 تا هم انقد اس دادن که کمیم و حال نمیده رفتن رو اعصابم من عاشق کوهم ! نمیدونم چرا وقتی میرم کوه احساس سبکی میکنم . مخصوصا اگه بارونی یا برفی باشه که دیونش میشم. اگه فردا هیچ کدومشونم نیان تنهایی میرم. سکوت کوه و دوست دارم. البته وقتایی که...
-
حرف هایی برای تو که دوستت دارم !
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1390 00:19
سلام دوست خوبم میدونم کسی که دوسش داری تنهات گذاشته ، حرفاتو خوندم و بغض کردم ، اشکامو از رو گونه ام پاک کردم و حالا دارم با همون انگشتای تر از اشک اینارو برای تو می نویسم . عزیز ترین من ، میدونم وقتی یکی و دوست داری و بودنش و باور میکنی میشه جزئی از وجودت. تک تک ذرات وجودت عطر اونو میگیره و اون میشه بخشی از تو ! هر...
-
حبس با طعم بوسه
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1390 23:41
دلم برای دستانت تنگ شده ، زمانی که به دورم حلقه میشد و من اسیر آغوشت میشدم بی هیچ راه فراری ! چقدر شیرین بود این اسارت با طعم لبانت. کاش این حبس تا ابد ادامه داشت ! اما اینروز ها حلقه دستانت از من دورو حلقه اشکم دامن گیر من است !
-
بیرون سرده ؛ درست مثل احساس درون من !
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 16:39
خسته ام ! از روزی که رفتی فقط دارم به یه آهنگ گوش میدم : Im a big big girl In a big big world Its not a big big thing if you leave me But I do do feel that I too too will miss you much Miss you much... I can see the first leaf falling Its all yellow and nice Its so very cold outside Like the way Im feeling inside Im a...
-
اصغر فرهادی!
سهشنبه 27 دیماه سال 1390 14:27
سلام هموطن سلام جناب آقای فرهادی عزیز دیروز شما باعث شدید من بغض کنم . بعد از مدت ها از سر شوق و غرور بغض کنم . به همه زنگ بزنم با افتخار از شما و شاهکارتون حرف بزنم. آقای فرهادی ممنونم از شما که به دنیا شخصیت و وقار ایرانی رو نشون دادید. آقای فرهادی وقتی مدونا گفت ایران ؛ جدایی نادر از سیمین و اسم شما رو گفت باور...
-
آویزان
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 22:42
آویزِ آویزانِ تردید توام بی تاب از پهلو به پهلو شدن احساست ؛ و تو آونگ وار به دور رفتن و ماندن میگردی کـــــــــــــش آمدم ز پس و پیش کشیدنت؛ بس کن ! سر گیجه این عشق ارزانی خودت ! 1390/10/20
-
سبز
دوشنبه 19 دیماه سال 1390 17:39
به انتظار قدم هایت سبز شدم ؛ وقتی شنیدم که می آیی!!! جمعه 9/10/1390 for Mr. Shalchian
-
عادت
شنبه 10 دیماه سال 1390 15:05
شاید آدمیزاد نیستم ؛ که نبودت عادتم نمی شود !
-
افسانه
شنبه 3 دیماه سال 1390 20:41
اسب عاشق شده بود آنروز که عشق افسانه شد ! شیشه خاکستری چشمش آبی شد و افسانه شد در آغوش آسمان اسب که بال نداشت ...
-
ســــــــــــــــایه
جمعه 2 دیماه سال 1390 21:50
سایه ام هم کوتاه شد ؛ وقتی تو رفتی !!!
-
من اومدم!!!
جمعه 2 دیماه سال 1390 19:29
من اومدم . . . . . . سلاممممممممممممممممممممممم میدونید من کلا زود به نتیجه میرسم الانم به نتیجه رسیدم تو زندگی من همه چی ارومه، فقط کمی خسته بودم که تا دو سه ماه دیگه خلوت میشم و خستگیم در میره مرسی از نیلوفر نازنینم رضای مهربون و خیلیای دیگه که تو این مدت تنهام نذاشتن ، البته بیشتر از همه میخوام از بابک تشکر کنم ....
-
سکوت
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 22:25
سلام چن وقتیه که دلتنگم، خسته ام و غمگین . تو تمام این روزا یه ورق و خودکار آبی همدمم بودن ، حرفامو گفتم و اینجا نوشتم ولی حالا میخوام یه فرصتی به واژه ها بدم که نفس بکشن که خستگی شون از حرافی من در بره ! این چن وقته نه که نباشم هستم ولی چیزی نمینویسم ، نه که ننویسم مینویسم ولی تو وبلاگ نمیذارم نه که نذارم فقط یه مدت...
-
بهانه
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 22:50
د لم تنگ شده ،برای اوای شیرین صدایت ؛ وقتی مرا بانوخطاب میکردی. دلم گرفته از این سکوت خانه،بدون صدای نفس های تو . دل من بی طاقت شده از غم دوری نگاهت به چه زبانی بگویم، دل کوچک من بهانه گیر شده ؛ دل من بهانه تو را میگیرد ، پس تو کجایی ؟؟ پی نوشت : چن روزیه بد جور دلم گرفته و هیچ کس رو ندارم که درد دلمو بهش بگم نمی دونم...
-
مجنون
سهشنبه 15 آذرماه سال 1390 21:02
من مجنون را دیدم ، در غربت تلخ این روزها شاعر شده بود دلِ تنگ مجنون از دوری دست های کوچک لیلا! مجنون را ، راهی دیدم به دنبال حقیقت یک رویا آن هنگام که به دنبال دستان بانوی شعرش بود ؛ من مجنون را دیدم ... ---- 4 Majnoon ( my favorite poet)1 همچنان برای دریاچه ارومیه نگرانم !!! دعا کنید برای نجاتش
-
مسیر مرده
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1390 20:47
سرگردان مانده ام میان آغار و پایان! تو روی بر می گردانی نفسم می برد، گمان میکنم تمام شد ؛ دوباره جان می گیرم از بغض نگاهت ، اما تو باز چشم میبندی به این همه عشق لبخند میزنی دست در دست غریبه و من مرگ را می بینم و دوباره می دوزی به من آن نگاه نگران را ! خسته ام از این پس زدن ها و پیش کشیدن هایت تماش کن ! این عشق ارزانی...
-
شعر
جمعه 4 آذرماه سال 1390 18:50
برای شنیدن شعر تکرار با صدای خودم اینجا را کلیک کنید .
-
انار
شنبه 28 آبانماه سال 1390 22:48
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA عاشق طعم ترش انارم رو به روی لبخند تو! وقتی تو آمدی ، من بودم و چله ی سپید زندگی ام؛ بی رنگ ، بی نقش ، بی بها! گره زدی لبخندت را ، رج به رج در چله ی وجودم سرخ شدم به رنگ دانه های سرخ انار و حالا با تو ، عاشق طعم ترش انارم !!! --- برای مهسای زیبای من ( خواهر زاده امه که...